نظریان فعال مهدوی ادمین صدا و سیما, [۱۳٫۱۱٫۲۱ ۰۶:۲۲]
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
چه شتابیست ای عمر ؟!
به کجا چنین می تازی؟!
چرا با دلم نمی سازی؟!
بهار از پس بهار رفت ؛ اما بهارت را ندیدی … حال چه شده که همسوی خزان شده ای؟!
مگر پیمان سپیده دمانت را از یاد برده ای ؟!!!
«انهم یرونه بعیدا ونراه قریبا»
چه زود خودت را باختی ! چه آسان می گذری! چه شد آن تب و تاب و دلتنگی؟
کجا شد آن تپش های شیرین انتظار؛ …. آن عصر جمعه ها؛ … آن نگاه های بی قرار؟
می دانم … می دانم صبرت به آخر رسیده … هجر و دوری بی سر و سامانت کرده… اما آرام باش عزیز آرام
هنوز امیدی هست … هنوز جمعه ها هستند .. ندبه هست …. عهد هست … هنوز سمات را داریم.
آرام باش جان دلم بیا
بیا روی پایت بایست دستت را روی سرت بگذار به پدر سلام کن.
السلام علیک یا اهل بیت نبوه
یا صاحب الزمان
با من و دل امیدوارم راه بیا بگذار باز هم با هم برای ظهور فرزند عسکری علیه السلام دعا کنیم
ای عمر شیرینم نرو
بمان
بر گرد
مرا به انتهای راه نرسان من سفر کرده ای دارم و تا نبینمش … آرام نخواهم گرفت …
باور دارم به همین زودی …
جمعه دیگر غروبش غمگین نیست !
دیگرانی آن را دور میپندارند،
ولی ما نزدیک!
ثبت دیدگاه