سلام پدر مهربانم ؛ فرزندت مثل همیشه کوله باری از دردها را آورده تا بر شانه های پر مهرت بنهد و کوله بار خود را سبک نماید ….
در هیاهوی این دنیای پررنگ و فریب ؛ کوچه پس کوچه های دلتنگی را وجب به وجب به دنبال شما می گردم …
مولای من ?حرف هایی با شما دارم که ناگفته بهتر از من از آن ها خبر دارید …اما می گویم تا نگاه پرمهرتان از حجم اندوهم بکاهد …
مولاجانم در غیاب شما دنیاطلبان و دنیا پرستان در حال راه اندازی جنگ جهانی سوم هستند ??…گویا یادشان رفته تمامی این منصب ها موقتی است و سیطره بر عالم وجود را خداوند به شما واگذار کرده است …
آقا چه روزگار غریب و درد ناکی هست
نمی‌گذارند شیعیانت پای بر زمین بگذارند…
آقاجانم چه بسیار عاشقانت که تو را ندیدند و به جرم شیعه بودن زندگیشان پایان یافت و به فیض شهادت نائل آمدند .
مولای خوبم این روزها که از پس پرده ی غیبت نظاره گر مادرانی هستی که در سوگ نوجوانانشان بر سر و صورت می کوبند ؛ بیشتر دلم برای غربتت می سوزد …
مولاجانم گمان می برند ما صاحب نداریم و بر ما استیلا یافته اند ….حلال ها را حرام و حرام ها را حلال جلوه داده اند و می تازند ….
پدر مهربانم …فرزاندنتان در عربستان بیش از پیش غریب هستند و داغ برادران شیعه بر دلشان است و با چشمانی اشک بار آمدنت را بی صدا فریاد می زنند …کاش آغوش پرمهرت پناه آنان شود در برابر ظالمان …مگر نه این است که هر کودکی در مواجه با خطر و دشمن به آغوش پدر می خزد و دشمن از ترس اینکه یاور او را به چشم می بیند ؛ فرار می کند؟
روزگار عجیبی است آقاجانم که اگر امید به ظهور شما نبود ؛ هلاک شده بودیم …. ناله های مادران کشته شدگان عربستان را فقط امید به حضورت و اشتیاق ظهورت برایمان قابل تحمل می کند…
مهدی جان دلم هوایتان را کرده است این روزا ها بیشتر از قبل دل برای آمدنتان بهانه می گیرد ..
مولای غریبم میدانم این روز ها چه بغض سنگینی در گلویتان است از اعمال و اقوال ما …
جز دعا برای سلامتی و صبوری قلب نازنینتان چه در چنته دار
ثبت دیدگاه